خدايا من گناه کارم ،مرا ببخش ،تو را مي خوانم ،تو را مي خواهم
نظرات شما عزیزان:
،تو را مي پرستم ولي هنوز از بت پرستي دست بر نداشته ام هنوز
نتوانسته ام خود را به تو قانع کنم .هنوز از مطلقيت تو مي ترسم و
مي گريزم .هنوز کودکم هنوز به دنبال شي مي گردم ،هر لحظه بتي مي
سازم و تصورات خويش را مي پرستم. خدايا به من ظرفيت بخشش عطا کن
به من ظرفيت ده که مطلقيت تو را بپرستم ،بت ها را با تو اشتباه
نکنم .
*من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید*
خدا گفت : نه!
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در
تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی.
*من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد*
خدا گفت : نه! روح تو کامل است ... بدن تو موقتی است.
*من از خدا خواستم به من شکیبائی دهد*
خدا گفت : نه!
شکیبائی بر اثر سختی ها به دست می آید. شکیبائی دادنی نیست بلکه به دست
آوردنی است.
*من از خدا خواستم تا به من خوشبختی دهد*
خدا گفت : نه! من به تو برکت می دهم
خوشبختی به خودت بستگی دارد ...
*من از خدا خواستم تا از درد ها آزادم سازد*
خدا گفت : نه!
درد و رنج تو را از این جهان دور کرده و به من نزدیک تر می سازد.
*من از خدا خواستم تا روحم را رشد دهد*
خدا گفت : نه!
تو خودت باید رشد کنی ولی من تو را می پیرایم تا میوه دهی.
*من از خدا خواستم به من چیزهائی دهد تا از زندگی خوشم بیاید*
خدا گفت : نه !
من به تو زندگی می بخشم تا تو از همۀ آن چیزها لذت ببری ...
*من از خدا خواستم تا به من کمک کند تا دیگران همان طور که او دوست دارد ، دوست
داشته باشم*
خدا گفت : ... سرانجام مطلب را گرفتی
امروز روز تو خواهد بود ... آن را هدر نده!
داوری نکن تا داوری نشوی . آنچه را رخ می دهد درک کن و برکت خواهی یافت...
خدایا تو آنچنانی که من دوست دارم پس مرا آنچنان کن که تو دوست داری ...
+نوشته
شده در جمعه 26 فروردين 1390برچسب:, ;ساعت;توسط benim adim ask; |
|